۱۳۹۰/۰۵/۳۰

انهایی که اتش ستم در خرمن هستی رنجبران افروخته اند چگونه از اتش دوزخ بر کنار خواهند ماند؟

 علی ابن ابی طالب :
- کسی که گذشته های روزگار را درس عبرت خود قرار دهد و از سرنوشت دیگران پند گیرد هرگز در زندگی به لغزش و اشتباه برخورد نخواهد کرد
- انها ، انهایی که بندگان خدای خود را نبخشیده اند چگونه از پروردگار امید بخشش و گذشت خواهند داشت ؟ انهایی که اتش ستم در خرمن هستی رنجبران افروخته اند چگونه از اتش دوزخ بر کنار خواهند ماند؟

نهج البلاغه/ترجمه جواد فاضل/ص28 تا30

نگاهی به تعدادی از ایات قران- جزء پنجم

- خدا می خواهد کار بر شما اسان کند که انسان ضعیف خلق شده است . نساء 28
- ای اهل ایمان مال یکدیگر را به نا حق نخورید ... و نکشید یکدیگر را. بخشی از نساء 29
- چنانچه از گناهان بزرگی که شما را از ان نهی کرده اند دوری گزینید ما از گناهان دیگر شما در گذریم . بخشی از نساء31
- ارزو و توقع بیجا در فضیلت و مزیتی که خدا با ان بعضی را بر بعضی برتری داده مکنید ...و هر چه خواهید از فضل خدا درخواست کنید نه از خلق . بخشی از نساء 32
- ... در حق همه نیکی و مهربانی کنید که خدا مردم خود پسند و متکبر را دوست ندارد بخشی از نساء36
- خدا مقدار ذره ای به کسی ستم نکند و هر عمل نیکی را زیاد گرداند . بخشی از نساء 40
- خدا داناتر است به دشمنان شما و دوستی خدا و یاری او شما را کفایت خواهد کرد. نساء45
- گروهی از یهود کلمات خدا را از جای خود تغییر داده و گویند فرمان خدا را شنیدیم... بخشی از نساء 46 (  نظر شخصی :  همانند انچه امروز به کرات در جوامع مسلمانان دیده می شود ، در بین یهودیان هم  بوده اند کسانی که کلام خدا را انطور که خود می خواستند و به نفعشان بود تحلیل و تفسیر می کردند و تغییر می دادند. 1400 سال پیش قران با  اوردن چنین مثال هایی که به کرات در ان تکرار شده اند به زبان  غیر مستقیم به مسلمانان هشدار می دهد که انچه را یهودیان و مسیحیان در گذشته بر سر  اصل دین و کلام خدا اوردند ، شما تکرار نکنید و افسوس که ما نیز همان کار گذشتگان را تکرار کردیم)
- محقق است که خدا هرکس را که به او شرک اورد نخواهد بخشید و سوای شرک  ، هر که راخواهد می بخشد بخشی از نساء 48
- نمی بینی انان که دعوی پاک دلی و نیک نفسی کنند (در موقع عمل چه ناپاکند) بخشی ازنساء49
- بنگر  چگونه بر خدا دروغ میبافند و همین افترا به خدا گناه اشکار (بر پلیدی نفس و هلاک انان) بس است. نساء50
- خدا به شما امر می کند که ...چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید . بخشی از نساء 58
- ایا ننگری و عجب نداری از حال انانکه بگمان و دعوی خود ایمان به قران تو وکتبی که پیش از تو فرستاده شده اورده اند ، چگونه باز می خواهند طاغوت را حاکم خود گمارند در صورتیکه مامور بودند که به طاغوت کافر شوند و شیطان خواهد که انانرا گمراه کند انگونه گمراهی که از هر سعادت و اسایشی دور باشند . نساء 60
- وعده و نوید شیطان چیزی به جز دروغ و فریب خلق نیست . بخشی از نساء120
- شما هرگز نتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید و هر چند راغب و حریص بر عدل و درستی باشید بخشی از نساء 129
- هر که ثواب و نعمت دنیا را طالب است ، ثواب دنیا و اخرت هر دو نزد اوست  .بخشی از نساء 134
- ای اهل ایمان نگهدار عدالت باشید . بخشی از نساء 135
- همانا منافقان با خدا مکر و حیله می کندد و خدا نیز با انها مکر می کند .  بخشی از نساء 142

۱۳۹۰/۰۵/۱۹

در نظر علی

 علی ابن ابی طالب :
دنیای محبوب شما ، در نظر من از مردار نیز پست تر است !

نهج البلاغه/ترجمه جواد فاضل/ ص 26

نگاهی به تعدادی از ایات قران- جزءچهارم


- همه طعام ها برای بنی اسرائیل حلال بود مگر انرا که یعقوب پیش از نزول تورات بر خود حرام کرد(گوشت شتر و شیر ان)ای پیغمبر اینک بگو( یهودیان چنانچه می گویید تورات حلالی را بر شما حرام کرده ) اگر راست می گویید ان حکم تورات را اورده تلاوت کنید. ال عمران 93( نظر شخصی : ظاهرا در دین یهود نیز بودند کسانی که به ناحق حلال خدا را حرام جلوه می دادند و دلیل این کار خود را به دروغ به حکم تورات نسبت می دادند. ایا این اتفاق در دین اسلام نیافتاده است؟)
-  پس کسانی که بعد از این حجت بر خدا دروغ بندند البته ستمکاران عالم هم انها خواهند بود . ال عمران 94 ( ستمکاران عالم در این زمان کیستند ؟ چه کسانی هستند که به دروغ اعمالشان را به خداوند نسبت می دهند؟)
- هرکه کافر شود تنها به خود زیان رسانیده که البته خدا از طاعت خلق بی نیاز است. بخشی از ال عمران 97
- شما مسلمانان ماندد مللی نباشید که پس از انکه ایات و ادله روشن برای هدایت انها امد باز راه تفرقه و اختلاف را پیمودند که البته برای چنین مردمی عذاب سخت خواهد بود. ال عمران 105
- خداوند هرگز اراده ستم به هیچکس نخواهد کرد . بخشی از ال عمران 108
- کسانی که از مال خود به فقرا در حال وسعت و تنگدستی انفاق کنندو خشم و غضب خود فرونشانند و از بدی مردم در گذرند، خدا دوستدار نکوکارانست. ال عمران 134
- این روزگار را  با اختلاف احوال (گاهی فتح و غلبه و گاهی شکست) میان خلایق می گردانیم که مقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود تا از شما مومنان انرا که ثابت در دین است گواه دیگران کند و خداوند ستمکاران را دوست ندارد. ال عمران 140
- اگر شما را خدا یاری کند محال است کسی بر شما غالب اید و اگر به خواری واگذارد ان کیست که بتواند بعد از ان شما را یاری و غالب کند؟ واهل ایمان تنها به خدا باید اعتماد کنند .ال عمران 160
- البته این سخن شیطان است که میترساند و مظطرب می کند به ان دوستدارانش را، شما مسلمانان ابدا از این سخنان بیم و اندیشه مکنید و از من بترسید اگر اهل ایمان هستید .ال عمران175
- انانکه اموال یتیمان را به ستمگری می خورند در حقیقت انها در شکم خود اتش جهنم فرو می برند و بزودی بدوزخ در اتش فروزان قهر حق خواهند سوخت .نساء 10


۱۳۹۰/۰۵/۱۲

هیچ ظلمی در نظر قران از تعدی و تجاوز به حقوق دیگران بزرگتر نیست

علی ابن ابی طالب :
- ممکن است که مردم زشتکار و هرزه را هم ظالم شمرد زیرا انها بر خود ستم می کنند ، اما هیچ ظلمی در نظر قران از تعدی و تجاوز به حقوق دیگران بزرگتر نیست.
- در راه وظیفه شناسی نخستین قدم خود شناسی است
- انسان وقتی به رشد فکر و بلوغ می رسد که زبانش کاملا مقهور اراده صحیح و اندیشه روشن او باشد.
- از عیوب مردم چشم بپوشید و در عوض دیده به عیب های خود باز کنید.
- فرصتی را که در راه عیب جویی اشخاص دیگر صرف می نمایید کافیست که در ان فرصت نقائص خود را رفع کنید
- خوشا به حال انکس که بر گناهان خود گریسته و از رفتارخویش بیش از دیگران نگران باشد
- در میان موجودات فقط انسان بین زمین و اسمان معلق مانده گاهی به نیروی شاهباز روح به عالم بالا ، بال می گشاید و زمانی مجذوب اغوش زمین می گردد که گهواره پرورش اوست و همین طبیعت اشفته که از غرائز متضاد تشکیل شده است او را موجودی خارق العاده و مرموز جلوه داده برتمام کائنات سروری و ریاست بخشیده است
- قران مختصر به اوراقی نیست که در میان جلدی گرد امده و هرکس ان را بر گردن خویش اویزان می کند یا در خانه خود نگاه می دارد...قران در مفهوم حقیقی خود پندار و کردار یک مسلمان صمیمی و با ایمان را تشکیل می دهد.

- اجتماع را همیشه باید محترم شمرد و از مقررات ان شانه خالی نکرد تا حدودی که اگر بعضی از اداب هیات مجتمع هم به ذوق شما نا گوار اید باز به حرمت قوم ان را اسان گیرید.

نهج البلاغه/ترجمه جواد فاضل/ص17 تا 21

نگاهی به تعدادی از ایات قران- جزء سوم

- اگر خدا برخی مردم را در مقابل برخی دیگر نمی انگیخت فساد روی زمین را فرا می گرفت  .  بخشی از بقره 251
- کار دین به اجبار نیست و راه هدایت و ضلالت بر همه کس روشن گردید .  بخشی از بقره  256(نظر شخصی : نمی گوید به اجبار و زور و ... باید همه را به راه دین اورد ،بلکه می گوید راه درست و غلط مشخص شده و هرکس اختیار دارد تا راه خودش را انتخاب کند )
- انان که مالشان را دراه خدا انفاق کنند و در پی انفاق منتی نگذارده و ازاری نکنند انها را پاداش نیکو نزد خدا خواهد بود  . بخشی از بقره 262
- فقیر سائل را بزبان خوش و طلب امرزش ، رد کردن بهتر است تا انکه صدقه دهند و از پی  ان ازار کنند .  بخشی از بقره263
- ای رسول ما بر تو هدایت خلق نیست ولیکن خدا هر که را خواهد هدایت کند . بخشی از بقره272 (نظر شخصی :  می گوید تویی که پیامبر خدایی نقش دعوت کننده و مبلغ را داری نه اینکه مردم را هدایت کنی.می گوید تو فقط راه درست را نشان بده  همین . نمی گوید به زور و  اجبار باید مردم را هدایت کنی به نوعی در ادامه مفهوم ایه 251 است و هر دو برحق ازادی بشر و  داشتن قدرت انتخاب او صحه می گذارند)
- برخی از ان کتاب (قران)ایات محکمی است که انها اصل و مرجع سایر ایات کتاب خواهد بود و برخی دیگر ایاتی است متشابه تا انکه گروهی که در دلشان میل به باطل است از پی متشابه رفته  و امتحان شوند تا به تاویل  کردن ان در دین راه شبه و فتنه گری پدید ارند در صورتی که تاویل ان کسی جز خدا نداند .  بخشی از ال عمران 7
- بر تو چیزی جز تبلیغ دین خدا و اتمام حجت بر انان نیست  . بخشی از ال عمران 20 (نظر شخصی : این سومین باریست که در جزء 3 قران، به صراحت و قاطعیت تاکید می کند  تنها باید راه درست را مردم نشان داد نه اینکه انها را به اجبار به این راه دراورد.شاید این نکته قابل توجه کسانی باشد که گمان می برند باید همه مردم را  به هر قیمتی ولو به قیمت زور و زندان و اعدام و ...به راهی که انها تصور می کنند درست است  رهنمون ساخت)
- بگو ای اهل کتاب بیایید از ان کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم که به جز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم و چیزی را به او شریک قرار ندهیم و برخی برخی را به جای خدا به ربویت تعظیم نکنیم  . بخشی از ال عمران64( نظر شخصی : ظاهرا درایین های یهود و مسیحیت نیز سابقه داشته که پیروان ان ، به مرور زمان به جای پرستش خدا به پرستش مبلغان و ملبسان رسمی ان ایین ها می پرداخته اند. وانها که باید تبلیغ و دعوت به سوی خدا می کردند خود به مرور برای خود جایگاه خدایی درست کرده بودند) -  (تفسیرالهی قمشه ای : یعنی روسای مذهب را به رتبه پرستش و اختصاصات الهیت نرسانیم)
- خدا هرگز گروه ستمکاران را رهبری نخواهد کرد . ال عمران 86

۱۳۹۰/۰۵/۱۰

نگاهی به تعدادی از ایات قران- جزء دوم

- هر کسی را راهی است به سوی حق که بدان راه یابد و بدان قبله روی اورد . بخشی از بقره 148  (نظر شخصی : راه های رسیدن به خدا به عدد ادم هاست !) 
- مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم  .  بخشی از بقره 152
- ان کسی را که در راه خدا کشته شد مرده نپندارید بلکه او زنده ابدی است .  بخشی از بقره 154
- ایا بایست انها تابع پدران باشند در صورتیکه ان پدران بی عقل و نادان بوده و هرگز بحق  و راستی راه نیافته  اند؟.  بخشی از بقره 170
- در راه خدا با انان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید لیکن ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد . بخشی از بقره 190 ( نظر شخصی : به صراحت جهاد را تنها برای دفاع در برابر حمله  دشمن مجاز می داند و حتی در ان صورت هم از مسلمان ها می خواهد  هیچ ستمی به  متجاوز و حمله کننده روا ندارند)  
- بعضی مردم از گفتار دلفریب خود تو را بشگفت ارند که از چرب زبانی و دروغ به متاع دنیا رسند  و از نادرستی و نفاق  خدا را براستی خود گواه گیرند و این کس بدترین دشمن اسلام است. بقره 204
- مردم یک گروه بودند خدا رسولان را فرستاد که نیکان را بشارت دهد و بدانرا بترساند و با انها کتاب براستی فرستاد تا تنها دین خدا به عدالت در موارد نژاع مردم حکم فرما باشد ، سپس همان گروه که بر انها کتاب اسمانی امد برای تعدی به حقوق یکدیگر در کتاب حق شبه و اختلاف  افکندند پس خدا به لطف خود اهل ایمان را از ان ظلمات شبهات به نور حق هدایت فرمود. بخشی از بقره 213  ( نظر شخصی  :  از گذشته عده ای بوده اند که از دین  برای سوء استفاده و قدرت طلبی خود بهره می برده اند)
-        -   نام خدا را هدف سوگندهای خود نکنید     .   بخشی از بقره 224
-        -   کیست که خدا را وام دهد تا خدا بر او به چندین برابر بیافزاید؟ .   بخشی از بقره 245

۱۳۹۰/۰۵/۰۹

من یار بی یارانم

شمس تبریزی :
-گفت : خدا یکیست .
گفتم : اکنون توراچه؟ چون تو در عالم تفرقه ای : صد هزاران ذره.هر ذره در عالم ها پراکنده .پژمرده .او خود هست .وجود او قدیم است .تو را چه؟ چون تو نیستی!
-هرکسی حال خود می گویند و می گویند که کلام خدای را معنی می گوییم.
-هر یکی به چیزی مشغول  و به ان خوشدل و خرسند .بعضی روحی بودند، به روح خود مشغول بودند.بعضی به عقل خود، بعضی به نفس خود، تو را بی کس یافتیم.همه یاران رفتند به سوی مطلوبان خود و تنهات رها کردند.من یار بی یارانم.

برگرفته ازمقالات شمس
ویرایش جعفر مدرس صادقی
ص 17و18

نگاهی به تعدادی از ایات قران- جزء اول

-حق را به باطل نپوشانید تا حقیقت را پنهان سازید و حال انکه به حقانیت ان اگاهید.بقره 42

-چگونه شما که مردم را به نیکوکاری دستور می دهید خودرا فراموش می کنید و حال انکه کتاب خدا را می خوانید چرا در ان اندیشه و تعقل نمی کنید؟ بقره 44
-هر مسلمان و یهودی و نصارا( مسیحی ) و ستاره پرست که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان اورد و نیکوکاری پیشه کند البته از خدا پاداش نیک یابد و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهد شد. بقره 62 ( نظر شخصی : نمی گوید فقط مسلمان ها به بهشت می روند. معتقدان به ادیان مختلف  را حتی ستاره پرستان را که بسیاری از مسلمانها کافر به حساب می اورند،در صورتی که به حقیقت معتقد باشند یکسان حساب میکند )
-هر چه از ایات قران را نسخ کنیم یا حکم انرا متروک سازیم بهتر از ان یا مانند ان را بیاوریم.ایا مردم نمی دانند که خداوند بر هر چیزی قادر است؟ بقره 106

-اگر از انها به شما مسلمین ستمی رسید ،در گذرید مدارا کنید تا هنگامیکه فرمان خدا برسد که البته خدا بر هر چیز قادر و تواناست. بخشی از بقره109
 و یهود گفتند هرگز به بهشت نرود جز طایفه یهود. و نصاری گفتند جز طایفه نصاری .بگو ای پیغمبر که این شما را بس ارزوئی است بگو بر این دعوی برهان اورید اگر راست می گوئید بقره 111 (نظر شخصی : تلنگری به مسلمانان که  خودتان را تنها درستکاران  عالم حساب نکنید)
بگویید ما مسلمین ایمان به خدا اورده ایم  ... ومیان هیچ یک از پیغمبران فرق نگذاریم . بخشی ازبقره  136( نظر شخصی : نمی گوید جایگاه محمد بالاتر از عیسی یا موسی است )

بر اساس  ترجمه مهدی الهی قمشه ای

۱۳۹۰/۰۵/۰۸

ما سبکباران اسانتر به منزل می رسیم

علی ابن ابی طالب : بر این جامه که پوشیده ام چندان وصله زده ام که از وصله کننده ان شرم دارم.روزی به من گفت : این پیراهن مندرس را که دیگر وصله نمی خورد به دور اندازید. گفتم اهسته باش !ما سبکباران اسانتر به منزل می رسیم.!
نهج البلاغه/ترجمه جواد فاضل/ص16

نام معلم شمس تبریزی بود!

پدر و مادری کودک  خود را پیش استاد مکتب خانه می اورند.کودک به غایت بازیگوش و مردم ازار است. از  معلم می خواهند او را به شاگردی قبول کند. معلم شرط می گذارد : اگر او با دست شکسته  شده از تنبیه نزد شما امد  اعتراضی نکنید. پدر و مادر  علی رقم علاقه شدید به کودک قبول می کنند. کودک قدم به مکتب می گذارد. از همان روز اول اشکار و پنهان به ازار و اذیت سایر کودکان می پردازد.معلم با وجود اینکه می بیند خود را  به ندیدن می زند. فردا   معلم از کودک  می خواهد درس روز قبل (قران ) را تا جایی که خوانده است رو خوانی کند.کودک سهوا باعث پاره شدن صفحه ای از قران می شود.همین بهانه کافیست تا معلم کودک را به باد کتک بگیرد.اما این کتک  از روی ازار نیست .از روی خشم و عصبانیت هم نیست . هدفی را دنبال می کند.کودک کتک خورده را به خانه می برند .بعد از یک هفته بار دیگر کودک ترسان و دزدیده بار دیگر قدم به مکتب خانه می گذارد .این بار با ادب رفتار می کند .از همه مودب تر.
مدتی می گذرد .روزی یکی از کودکان مکتب به معلم می گوید کودک بیرون مکتب مشغول تخته بازی کردن (با جماعت اراذل و اوباش) است. معلم به راه می افتد .ان چنان کودک را دوست دارد که در دل ارزو می کند ای کاش کودک با دیدن  او بگریزد و دچار تنبیه نشود. سر بزنگاه مچ کودک را می گیرد.او را به مکتب خانه می اورد. کودک به شدت فلک می شود. چنان  که تا یک ماه از خانه بیرون نمی اید. بعد از یک ماه مجددا راهی مکتب خانه می شود . مادرش می پرسد کجا می روی ؟ می گوید پیش استاد .می پرسد چرا؟( بعد از اینهمه تنبیه)
کودک پاسخ می دهد : او خدای من است نه استاد من ! تا زمان مرگ از او جدا نخواهم شد.  خدا می داند  که عاقب زندگیم اویزان شدن از کدام چوبه دار مجازات بود  اما او مرا اصلاح کرد.
نام معلم شمس الدین محمد تبریزی بود!

برگرفته ازمقالات شمس
ویرایش جعفر مدرس صادقی
ص 12 تا 15

۱۳۹۰/۰۵/۰۷

خود راهنمای خویشتن باش

 علی ابن ابی طالب : ای بشر ، ای در همه حال عاجز و ضعیف ،ای در پادشاهی و گدایی یکسان،اگر هم خود به داد خویشتن نرسی کس بفریاد تو نخواهد رسید ، و اگر با تفکر و اندیشه خویش بیدار نشوی ، اندرز (هیچ) کس بیدار و اگاهت نخواهد کرد . هم خود راهنمای خویشتن باش.
نهج البلاغه/ترجمه جواد فاضل/ص10

در دل می باید که باز شود

 شمس تبریزی :
-اگر به عرش روی هیچ سود نباشد ،و اگر بالای عرش روی و اگر زیر هفت طبقه زمین، هیچ سود نباشد .در دل می باید که باز شود .جان کندن همه انبیا و اولیا و اصفیا برای این بود ، برای این می جستند.
-همه عالم در یک کس است چون خود را دانست همه را دانست
-یکی می گریست که برادرم را کشتند تتاران .دانشمند بود.گفتم که اگر دانش داری دانی که تتار او را به زخم شمشیر زنده ی ابد کرد.یکی از زندان بجست ، بر او بباید گریست که چرا جست از این زندان؟ ... یا قفس شکستند و می زاری که ان قفس را چرا شکستند تا ان مرغ رهایی یافت ؟...یکی به خدا پیوست بر خود نمی گرید .اگر از حال خود واقف بودی بر خود گریستی.
-هر که تمام عالم( دانایی) شد از خدا تمام محروم شد و از خود تمام پر شد





خدایا زمام امور بدست تست

علی ابن ابی طالب : خدایا ، آشفتگان تو چون از حوادث گیتی رنجور شوند بتو پناه می اورند و سختی بار مصائب را با نوازش عشق تو اسان به منزل می رسانند.اینان مطمئن اند که زمام امور بدست تست و بر کاخ هستی جز اریکه سلطنت جاودانت کرسی دیگری نیست
نهج البلاغه ترجمه جواد فاضل بخش نخست ص 5

کاسه ، واسطه رسیدن به آب

شمس تبریزی : اگر چه این معانی در عبارت همچو اب در کوزه است ، بی واسطه کوزه من آب نیابم.ان معانی که در عربیت است و در کسوت عربیت ، خواهم که دریابم .مقصود از تعلم عربی جز ان ندارم